●
بازم تابستون، بازم بیرون زدن، بازم مکث گرما لبه افق.
بازم یک رودخونه آرام، دو تا پای آویزون توی صندل، یک گاز بستنی.
بازم یاد دم غروب، بازم یک لحظه...
بازم پنجره باز، بازم نسیم، پشه، چراغها خاموش، مانیتور روشن.
بازم یک شب جیرجیرکی تابستون ... می شنوید؟